سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آسمان آبی 56
 
قالب وبلاگ

" اعتماد به نفس این است که ما بترسیم ولی بدانیم که میتوانیم بر آن غلبه کنیم "      

  درسهای اعتماد به نفس

1. شجاع باشید حتی اگر کاری که انجام میدهید احمقانه باشد.

2. راحت طلبی را از خود دور کنید، کار بدون زحمت یا کم ارزش یا بی ارزش است.

3. از یادگیری موضوعات و مهارتهای جدید غافل نشوید و این را بدانید پاداش دیروز به جنگ فردا رفتن است.

4. از تحقیر شدن نترسید و خود را نبازید.

5. موفقیتهای خود را هرچند کوچک هم باشند یادداشت کنید و مرتب مرور کنید.

6. معجزه در کار نیست، تجربه کنید.

7. مهارتهای و تواناییهای خود را جستجو کنید.

8. مسئولیت پذیری خود را افزایش دهید و اهداف دست یافتنی را برای خود افزایش دهید.

9. سعی کنید خود و اطرافیان را بهتر بشناسید و روابط خود با دیگران اصلاح کنید.

10. اگر از شما سوء استفاده ای شد چه مالی و چه هیجانی آنرا به بحث بگذارید. ( پنهان نکنید، آشکار کنید )

11. در مورد موضوعات گوناگون مطالعه کنید و اطلاعاتتان را بالا ببرید.

12. در روز چند بار جلوی آئینه بایستید و عیوب خود را ببینید تا بتوانید بر آن مسلط شوید.

13. دفترچه یادداشتی با خود داشته باشید و مطالبی که میخواهید را یادداشت کنید.

14. سعی کنید مهارتهای ارتباطات چشمی را بیشتر کنید. ( موقع صحبت به چشمهای شخص مقابل نگاه کنید.)

15. خودمان را بی قید و شرط دوست داشته باشیم و همین که هستیم خود را قبول داشته باشیم.

16. با کسانی که زیاد لاف میزنند و خالی بندی میکنند دوستی نکنید.

17. اعتماد به نفس، غرور و خود بزرگ بینی نیست بلکه نشان دادن توانمندی ماست.

18. جملات توصیفی منفی در مورد خود بکار نبرید.

19. در مورد کینه ورزی و دشمنی و دروغ گویی دیگران خونسرد باشید و همه چیز را به نفع خود برگردانید.

20. سطح عقلانیت خود را بالا ببرید.


[ دوشنبه 92/11/21 ] [ 10:39 عصر ] [ z.foroutan ] [ نظر ]

امام صادق (ع) میفرمایند:

اهالی بهشت چهار نشانه دارند: 1. روی گشاده 2. زبان نرم 3. دل مهربان 4. قلب بخشنده

تقدیم به شما که از اهالی بهشتید.


[ شنبه 92/11/19 ] [ 5:0 عصر ] [ z.foroutan ] [ نظر ]

پشت میزم نشسته بودم و غرق در افکارم بودم. ناگهان صدای ناله ای مرا بخود آورد و توجه ام را جلب کرد... آآآآآآ خ کمرم .با خودم گفتم من که توی اتاق تنهام ! صدا از کجاست؟ با ترس پرسیدم کیه ؟ کی اینجاست؟ ناگهان صدای نهیفی از سمت میز گفت: منم. با خودم گفتم وای خدای من مگه میشه میز ناله کنه؟؟ گوشم را تیز کردم بله درست شنیده بودم ناله از سمت میز بود. اما برای اطمینان باز پرسیدم کی اینجاست؟ تو کی هستی؟ میز گفت منم. با لکنت گفتم آخه آخه...... گفت آخه نداره درست متوجه شدی من میزم،میزی که چند سالیه دفتر و دستکت را روش میذاری. گفتم چی ازم میخوای؟ گفت یه جفت گوش شنوا و قصه زندگیش رو اینجور شروع کرد......

من و دوستام توی یه جنگل سبز روزگار خوشی داشتیم، یادش بخیر هرکدوممون پذیرای چندین مهمون بودیم.. چنار از دارکوب و بچه هاش پذیرائی میکرد و گردو از گنجشک و خانوادش و من از کلاغ و مادرش. تا یه روز چند تا آدم سنگدل اومدن توی جنگل و با تبر افتادن به جون ما. چنار از درد بیهوش شد و من و گردو هم هرچی ناله کردیم اعتنائی نکردند و انقدر تبر زدند به تنمون تا افتادیم روی زمین.تنه های رنجور و نیمه جونمون رو گذاشتند توی یه کامیون و بردند به جائی که بهش میگفتن چوب بری. چشمت روز بد نبینه به جونمون افتادند و پوستمونو کندند. از درد به خودمون می پیچیدیم که دوباره سوار کامیونمون کردند و بردنمون گارگاه نجاری. از چنار مبل و میز ناهار خوری ساختن و از گردو کمد و تخت خواب . از اونا خبر ندارم کجا هستن اما من میز و صندلی شدم و چند سالیه در خدمت شمام.

راستش با شنیدن حرفاش اشک تو چشام جمع شده بود و بغض گلومو فشار میداد و نمیتونستم چیزی بگم، شرمنده اش شده بودم که چرا این همه سال به این رفیق باوفا بی توجه بودم. تصمیم گرفتم برای قدردانی و بدست آوردن دلش داستان زندگیشو برای شما دوستان آسمونیم نقل کنم شاید تلنگری بخوریم و با بی توجهی از کنارش نگذریم  و بیهوده تبر بر تن بخشنده اش نزنیم .  چه دنیای بی رحمی درختی که یه روز زیر سایه اش می نشستم و از زیبائیش لذت میبردم حالا شده بود محل نشستنم.........

                   


[ جمعه 92/11/18 ] [ 7:46 عصر ] [ z.foroutan ] [ نظر ]


1. اهداف خود را بنویسید و هفته ای یکبار آنها را مرور کنید.

2. توانائیهای خود را نشان دهید، حقایق را بازگو کنید و سخت کار کنید.

3. سعی کنید مشکلات را از میان بردارید، مراقب همه چیز باشید ، در برابر چالشهای زندگی بایستید و توجه خود را بر رفع آنها متمرکز کنید.

4. مدیریت محیط را بدست گیرید و اطراف خود را همیشه تمیز نگهدارید.

5. هر روز مطاله کنید، سعی کنید در روز مفاتیح  یا  چند آیه  از قرآن بخوانید.

6. به هنگام رانندگی نوارهای جالب و شاد گوش کنید و ذهن خود را با بهترین اطلاعات پر کنید.

7. از یک گروه مشاور استفاده کنید و از آنها ایده بگیرید و بخواهید شما را راهنمائی کنند.

8. بر ارزشهای خود تأکید کنید و به خود یادآور شوید برای شما چه چیز مهم است.

9. تفریح و ورزش را فراموش نکنید ، شاد باشید و بخندید.

10. سپاسگزار محبت دیگران باشید و از خود بپرسید در هفته گذشته چند روز خوب داشتید.


[ جمعه 92/11/18 ] [ 3:37 عصر ] [ z.foroutan ] [ نظر ]

وقتی خدا از پشت،چشمانم را گرفت،

آنقدر از بین انگشتانش مشغول تماشای دنیا شدم

که فراموش کردم او منتظر است

تانامش را صدا کنم...


[ پنج شنبه 92/11/17 ] [ 2:50 عصر ] [ z.foroutan ] [ نظر ]
<   <<   6   7      
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 33
بازدید دیروز: 36
کل بازدیدها: 213338