سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آسمان آبی 56
 
قالب وبلاگ

دو جین کار سرم ریخته...

اول باید خورشید را به آسمان سوزن کنم

و بعد منت ماه را بکشم تا به شب برگردد ،

سپس بادها را هُل بدهم تا دوباره وزیدن بگیرند...

و آنقدر با گل ها حرف بزنم تا به یاد آورند روزی زیبا بوده اند...

بعد از تو ، این دنیا  

یک دنیا کار دارد

تا دوباره دنیا شود...



 


[ شنبه 94/10/12 ] [ 5:36 عصر ] [ z.foroutan ] [ نظر ]

با تو این ثانیه ها معنی تکرار نبودن  

باور آئینه ها جرأت انکار نبودن  

بودنت معجزه ی شرقی باران و عطش  

تو نبودی ، روز و شب این همه تب دار نبودن  

تو نه سحری تو نه جادو نه سرابی میدونم  

تو نه آغاز یه رویا نه یه خوابی میدونم  

تو همون آیتِ نوری توی شبهای سیاه  

توی آوار تباهی تو امیدی تو پناه  

گر چه هنوزم فاصله ها خورشید رو از من میگیره  

اما نذار این شب زده باز تو تن ظلمت بمیره  

ثانیه ها ثانیه ها وسعت فریاد منه  

کاری بکن کاری بکن فرصت میلاد منه  

با تموم خستگی هام با همه دلبستگی هام  

 لب خاموشم تو رو چون شعری واسه فریاد کم میاره  

تو کویر تشنه روح من بگو باز بارون بباره



 

 

 


[ جمعه 94/10/11 ] [ 10:30 صبح ] [ z.foroutan ] [ نظر ]

گاهی سَری به کوچه ی آغاز میزنم

با تو ، کنار خاطره ها ، ساز میزنم....



[ پنج شنبه 94/10/10 ] [ 10:21 عصر ] [ z.foroutan ] [ نظر ]

میزند باران به شیشه، مثل انگشت فرشته

قطره قطره رشته رشته

خاطراتم همچو باران، در گذار از کوهساران

حاصل این بذر کِشته، عشق حق بر دل سرشته

ای دریغ از عمر رفته، سوز و سودای گذشته

میزند باران به شیشه، مثل انگشت فرشته

قطره قطره رشته رشته

قطره قطره رشته رشته




[ پنج شنبه 94/10/10 ] [ 10:5 عصر ] [ z.foroutan ] [ نظر ]
<   <<   6   7      
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 127
بازدید دیروز: 106
کل بازدیدها: 220316