آسمان آبی 56 |
میخواهی بروی ؟ بهانه میخواهی؟ بگذار من بهانه را دستت دهم. برو و هر کس پرسید بگو لجوج بود، همیشه سرسختانه عاشق بود. بگو فریاد می کرد، همه جا فریاد می کرد که فقط مرا میخواهد. بگو دروغ می گفت من هرگز ناراحتش نکردم. بگو درگیر بود، همیشه درگیر افسوس نگاهم بود. بگو او نخواست، نخواست کسی جز من در دلش خانه کند. من اینجا می مانم، این همه بهانه برایت آوردم دیگر چه میخواهی برو به سلامت...
[ یکشنبه 93/6/9 ] [ 1:29 عصر ] [ z.foroutan ]
[ نظر ]
|
|
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |