آسمان آبی 56 |
دست منو بگیر که داره اینجا پرنده بودنو ازم می گیره تو آسمونی میدونی پرنده بدون پر زدن چقدر حقیره من و پریدن و رهایی تن یه قصه نیست اگرچه آسمونی اسارتو میون دست مرداب غریبیه پرنده رو می دونی برای باور شبِ شکستم دلم رضا نمی ده پُر امیده به گوش هر ستاره ی نگاهت صدای جون سپردنم رسیده بیا به یُمن دلسپاری من حقارتو بریز تو چشم مرداب نشون بده که می تونه پرنده بگیره پر به سوی برج مهتاب
[ سه شنبه 93/9/18 ] [ 5:17 عصر ] [ z.foroutan ]
[ نظر ]
|
|
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |