آسمان آبی 56 |
آقا شنیده ام جگرت شعله ور شده بی کس شدی و ناله ی تو بی اثر شده پیش حسین سرفه نکن آه کم بکش خون ،لخته های روی لبت بیشتر شده یک چشم خواهرت به تو، یک چشم به تشت تشت مقابلت پُر خون جگر شده از ناله هات، زینب تو هول کرده است گویا که باز واقعه ی پشت در شده ای وای از مصیبت تابوت و دفن تو وای از هجوم تیر و تن و چشم تر شده می گفت با حسین اباالفضل وقت دفن این تیرها برای تنش دردسر شده موی سپید و کوچه و تابوت و زهر و تیر دوران غربت حسن اینگونه سر شده یک کوچه بود موی حسن را سپید کرد یک اتفاق بود که او را شهید کرد [ شنبه 93/9/29 ] [ 3:19 عصر ] [ z.foroutan ]
[ نظر ]
|
|
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |