آسمان آبی 56 |
صدفی به صدف مجاورش گفت: در درونم درد بزرگی احساس میکنم ،دردی سنگین که سخت مرا می رنجاند. صدف دیگر با راحتی و تکبر گفت:ستایش از آن آسمان ها و دریاهاست،من در درونم هیچ دردی احساس نمیکنم،ظاهر و باطنم خوب و سلامت است. در همان لحظه خرچنگ آبی از کنارشان عبور کرد و سخنانشان را شنید، به آن که ظاهر و باطنش خوب و سلامت بود گفت: آری تو خوب و سلامت هستی اما دردی که همسایه ات در درونش احساس می کند مرواریدی است که زیبایی آن بی حد و اندازه است. [ یکشنبه 93/12/17 ] [ 9:33 عصر ] [ z.foroutan ]
[ نظر ]
|
|
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |