آسمان آبی 56 |
لطفا" بخوانید ،کمی فکر کنید و بعد خودتان قضاوت کنید. مخالف مد روز و به روز بودن و شیک بودن نیستم ولی هرچیز حدی دارد ما همه را از حد گذرانده ایم و کم کم داریم فرهنگ اصیل ایرانیمان را به دست فراموشی می سپاریم. این روزها مردم فرهنگشان، لباس پوشیدنشان ، صحبت کردنشان و حتی غذا خوردنشان عوض شده، زشتی ها را کلاس می دانند و فرهنگ غربی را تجدد. ایران یعنی وسعتی به پهنای تاریخ و ایرانی اصالتی دارد به قدمت 2500 سال.آنقدر مناسبت زیبا و ایام زیبا و کلام زیبا داریم که نیازی نیست فرهنگ غرب را در این فرهنگ کهن وارد کنیم. نوروز بی نظیرمان را کدام کشور غربی برای خود برگزیده و سیزده بدرمان را کدام کشور به دل طبیعت رفته؟ آنها برای خود اصالت نداشته جمع می کنند و ما غنی این فرهنگها و اصالتهاییم ولی آنها را بدست فراموشی سپرده ایم. چرا کلمات زیبای پارسی را کنار گذاشته و کلمات بیگانه را چاشنی کلام خود کرده ایم؟ به جای سپاسگزارم مرسی میگوییم و بجای خدانگهدار بای، و سلام هم کم کم دارد از فرهنگمان رخت برمی بندد. چرا به جای گوش کردن به آوازها و موسیقی های اصیلمان راک و پاپ و جاز گوش میکنیم که هیچ کدام با فرهنگ و روحیاتمان سازگار نیست؟ چرا روز ولنتاین که غربی ها روز عشاق نامیدند را جشن میگیریم و به هم تبریک میگوییم بهتر نیست روزی را در فرهنگ هجری خورشیدیمان برگزینیم و نامش را روز دوستی های پاک بگذاریم؟ چرا بجای دید و بازدید این سنت نیکو برای هم ایمیل و پیامک میفرستیم و فکر می کنیم چقدر با کلاسیست و نمیدانیم که یک لحظه دیدار میارزد به صد ایمیل و پیامک. چرا بجای غذاهای سنتی و سالم خودمان مثل آبگوشت و دم پختک و کوفته تبریزی رفتیم سراغ لازانیا و پیتزا و اسنک؟ چرا رفتیم سراغ حماسه و اسطوره های غرب مگر کم اسطوره و حماسه داریم که سراغ اسطوره ها و حماسه های غربی میرویم؟ چرا بجای جا انداختن فرهنگ زیبای پارسی فرهنگ غرب را برای خودمان برگزیدیم و اصالتمان را در بیگانه جستجو می کنیم؟مگر فرهنگمان چه عیب دارد که غربگرا شده ایم؟چرا باید آنقدر بی تفاوت باشیم و اجازه بدهیم چوگان این ورزش اصیل ثبت جهانی کشوری شود و نان لواشمان ثبت معنوی کشوری دیگر؟ مگر نه اینست که ایرانی عرق وطن پرستی دارد چرا قدر این سرزمین را نداریم که برای حفظ سنت ها و فرهنگ هایش خون دلها خورده شده ؟ چرا قدر این سرزمین را نداریم که کورش آن حافظ حقوق بشر بوده و منشورش جهانگیر و آرش مرزدارش بوده و قصه دلدادگی شیرین و فرهاد نشانگر عشق پاکش . ما باید اصالت و فرهنگمان را در لابلای شاهنامه و مثنوی، بوستان و گلستان جستجو کنیم. بیاییم فرهنگ ایرانیمان را حفظ کنیم و نگذاریم با فرهنگهای غلط خدشه دار شود و اجازه ندهیم فرهنگهای زیبایمان به تاراج رود. " ایرانم همیشه سربلند و جاویدان بمان " [ دوشنبه 92/11/28 ] [ 3:58 عصر ] [ z.foroutan ]
[ نظر ]
|
|
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |