آسمان آبی 56 |
چرا چنین متوکل به ما جفا کردى شدى به کین، متوسل ستم روا کردى غم مدینه مرا کم نبود اى ظالم؟ که طعن و تهمت و تبعید را روا کردى مگر مرا به تمسخر گرفته اى کان شب به جشن و لهو و لعب خواهش غنا کردى براى من شب جشن تو پر ز ماتم بود خوشى نبود، که بر پایىِ عزا کردى سرور و بزم تو تنها سر بریده نداشت چرا سرم نبریدى؟ به من جفا کردى ز روى پاک و نجیبم حیا نکردى تو؟ چسان ز شعر من اى بى حیا حیا کردى عبادت شب و ذکر و ترحمم دیدى ولى به دشمنى خویش اتّکا کردى هزار نقشه به قتلم کشیدى و اجرا به دست معتز ملعون در انتها کردى [ سه شنبه 94/2/1 ] [ 9:17 عصر ] [ z.foroutan ]
[ نظر ]
|
|
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |