آسمان آبی 56 |
کفش کودکی را دریا برد، کودک روی ماسه های ساحل نوشت دریای دزد! آنطرف تر مردی که صید خوبی داشت،روی ماسه ها نوشت دریای سخاوتمند! جوانی غرق شد، مادرش نوشت، دریای قاتل! پیرمردی مرواریدی صید کرد ، نوشت دریای بخشنده... موجی آمد نوشته ها را شست. دریا آرام گفت:به قضاوت دیگران اعتنا نکن اگر می خواهی دریا باشی...
[ یکشنبه 94/5/18 ] [ 7:17 عصر ] [ z.foroutan ]
[ نظر ]
|
|
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |