آسمان آبی 56 |
بعضى وقتا کنار آتیش که مى شینم تازه میفهمم چقدر سردمه آخه آتیشو احساس نمیکنم،دیگه نمى سوزونتم دیگه حتى گرمَمَم نمیکنه بعد با خودم میگم اگه اینقدر سردمه ،پس چرا احساس سرما نمیکنم؟ چرا نمیلرزم؟ بعدش یه صدایى مى پیچه تو سرم شاید اصلاً سردم نیست،شاید خیلى گرممه شاید اینقدر گرممه که آتیشم برام سرده ولى نه... تازگیا یه چیزى فهمیدم،فهمیدم نه سردمه نه گرممه مشکل اینه که سرما و گرما رو حس نمیکنم آخِى... دلم واسه خودم میسوزه،بیچاره خودم خیلى وقته مُردم،فقط هنوز باورش نکردم
[ شنبه 94/9/7 ] [ 8:48 عصر ] [ z.foroutan ]
[ نظر ]
|
|
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |