آسمان آبی 56 |
روی قبرم بنویسید به یک خط درشت... حسرت دیدن دلدار مرا آخر کشت... بنویسید کسی گریه برایم نکند... چون که خوردم زهمه خنجر آلوده ز پشت... بنویسید کسی گُل نگذارد اینجا... جز گُلم هیچ گُلی بوی ندارد اینجا... شمع آرید که باسوختنش بر قبرم... خود بسوزد وز دل اشک ببارد اینجا... بنویسید در این قبر کسی رفته به خواب که شده آرزوهایش همگی نقش برآب... درپی یار روان بود ولیکن افسوس... یار بود خیالی فقط از جنس سراب... بنویسید توقف نکند هیچکسی... نشود هیچ کسی مدعی همنفسی... زنده بودم به خدا هرچه کشیدم فریاد... نه کسی بود در این شهر نه فریاد رسی
برا
[ پنج شنبه 94/10/17 ] [ 7:22 عصر ] [ z.foroutan ]
[ نظر ]
|
|
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |